دیوار یادگاری های یک عاشقانه

دلنوشته های یک زندگی شیرین برای صاحبان آن
مشخصات بلاگ

یادمه 3 سال پیش فروردین ماه بود که یک عیدی به معشوقم دادم که پابرجا بود . حال که مشکلات فنی مزید بر علت شده این دلنوشته را بر دیواری دیگر مینویسم تا لبخند را بر لبانش جاری سازم .

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۶ ق.ظ

رمضان

خداوندا سفره ماهت گسترده شده

یاریم کن که میهمان خوبی باشم 

چرا که تو بهترین میزبانان هستی


بار پروردگارا من هر چه دارم از توست 

صد البته در این ماه مبارک لطفت بر من صد چندان بوده

پس شکرت را بجا می آورم ای بهترین معبود


بار الها همیشه از تو خواستم و باز هم میخواهم :

مرا به حال خودم رها مکن !

شر را از زندگیم دور نگه دار !

سلامتی را همواره بر خانواده من مستدام بگردان !

توفیق خدمت به خلقت و والدین و خانواده عطا فرما !

رزق و روزیم را در این ماه مبارک افزون کن !

چه در این دنیا چه در آن دنیا ما را سعادتمند بفرما !



آمین یا رب العالمین ...


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۶
محمود علیمحمدی
شنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۵ ب.ظ

شوریدگی بی بازگشت

چندی است که در خود فرو نرفته ام .

چندی است که در خلوت قلم بر دست نگرفته ام .

احساس میکنم از انسان بودن دور گشته ام .

حال با این چند کلمه قصد نزدیکی دارم .

دوباره دیوار دلم را آب و جارو میکنم و با قلم های رنگترنگ بر روی آن مینویسم .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۵
محمود علیمحمدی
چهارشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۰۳ ب.ظ

هنر

دوتا تابلوی بسیار زیبا دیدم که یکی آیت الکرسی و دیگری سوره مبارکه توحید را به خط کوفی کتابت کردن که گفتم شما هم ببینید :

منبع : یاسین مدیا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۰۳
محمود علیمحمدی
شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۵۱ ق.ظ

مرام نامه

عزیزم

شود که ز سر لطف نگاهی بکنی ؟

با نگاهی به من خسته دوایی بکنی ؟

میشود کنج نگاهت به منی هدیه دهی ؟

یا که از جرم گناهم به منم تخفیف کنی ؟

یا شده تا به سحر خواب به چشمانت رفت ؟

میتوانی تو یکی راه ز جایی بکنی ؟

من که خسته ام و حیران نگاهت ای دوست

میشود زیر دو پایت نیم نگاهی بکنی ؟؟؟


عزیزم همین الان این شعر رو برات گفتم . میخواستم خنده روی لبات بیارم تا دنیا به روی من بخنده ....



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۴ ، ۱۱:۵۱
محمود علیمحمدی
چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۴۶ ق.ظ

چند بیت از دوست

به ملازمان سلطان که رساند این دعا را

که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را

 

وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ

 ای پیامبر مهربانی

 

ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم

مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را

 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْ‌ضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ

و قطعا او دشمنی مبین است

 

مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت

ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا

 

بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ۖ وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرً‌ا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ

پس هر چه تو خواهی همان است

 

 

و چند کلام گله از تو هر چند گله از تو از روی جهل باشد اما خود گفتی :

هیچ آداب و ترتیبی مجوی

هر چه میخواهد دل تنگت بگوی

 

دل عالمی بسوزی چو عذاب برفروزی

تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا

 

همه شب در این امیدم که نسیم  صبحگاهی

به پیام آشنایان بنوازد آشنا را

 

چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی

دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را

 

و این بیت را با توست تا هوای این عاشق را داشته باشی ای معشوق زمینی :

 

به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز

که دعای  صبحگاهی اثری کند شما را

 

 

فاطمه دوستت دارم ...



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۴ ، ۰۷:۴۶
محمود علیمحمدی
شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۸ ق.ظ

یا امام رضا

اللهّمَ صَلِّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی، الامامِ التّقیِّ النّقیِّ و حُجّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضِ و مَن تَحتَ الثَّری، الصّدّیقِ الشَّهیدِ صَلَوةً کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ


بارالها درود و رحمت فرست بر على بن موسى الرضا پسندیده پیشواى پارسا و منزه و حجت تو بر هر که روى زمین است و هر که زیر خاک بسیار راستگو و شهید درود و رحمتى فراوان و کامل و با برکت و متصل و پیوست و پیاپى و دنبال هم همچون بهترین رحمتى که بر یکى از اولیائت فرستادى.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۴ ، ۱۰:۳۸
محمود علیمحمدی
پنجشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۴۲ ب.ظ

پیامبر مهربانی

سلام آقا

ای محمد ای منشا خاندان خوبی ها

درود بر تو

درودی پر ز عشق و ارادت

رحلت جانسوزت آنقدر امروز حس میشود که پیش تر در ذهن نمیگنجید

امروز که از اسم اسلامت در هر کران سو استفاده ای ناشایست میکنند

تو بزرگترین آرزوی مرا از خداوند خواستی و برایم اخذ نمودی

و حال آرزویم فقط وحدت امت توست .

یا رسول الله ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۴ ، ۱۶:۴۲
محمود علیمحمدی
شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۳۱ ب.ظ

دلنوشته ای شیرین

بعضی وقت ها انگار خواب میبینم .

یک خواب عمیق ...

که به راستی به قول حافظ : گل در بر و می در کف و معشوق به کام است ...

اما نمیدانم . نمیدانم چرا گاهی سختی شروع یک زندگی آبرومند بر دوشم احساس میشود ...

و فقط در این وضع یک کلام میگویم آن هم چنین است : رزاق خداست ! ...

گاهی به اطراف خود مینگرم .

از تفاوت های عقلی و رفتاری خود با محیط به تنگ می آیم و در همین موقع :

وجود یک نعمت است که آرامم میکند و آن موجودی است به نام زن !...

خدایا تو مرا نعمتی کرامت کردی که بر آن شکرت واجب است .

پس کمکم کن که از عهده شکرت به در آیم و دنیا را بر پای او بریزم .

یا رب العالمین

یا رب العالمین

یا رب العالمین


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۴ ، ۱۶:۳۱
محمود علیمحمدی
پنجشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۰ ق.ظ

محرم

سرم خاک کف پای حسین است
دلم مجنون صحرای حسین است
بود پرونده ام چون برگ گل پاک
در این پرونده امضای حسین است
بهشت ارزانی خوبان عالم
بهشت من تماشای حسین است
به وقت مرگ چشمم را نبندید
که چشم من به سیمای حسین است
بهشت ارزانی خوبان عالم
بهشت من تماشای حسین است
چراغ از بهر قبر من نیارید
چراغم روی زیبای حسین است
خوش آن صورت که در فردای محشر
بر آن نقش کف پای حسین است
نترسانیدم از روز قیامت
قیامت قد و بالای حسین است …

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۴ ، ۰۹:۴۰
محمود علیمحمدی
چهارشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۲۴ ب.ظ

شب قبل از وصال

شب قبل از وصال اینگونه برایت تحریر میکنم :


امشب شررت با شور من آویز بود                    تا به صبحت که چقدر نقض و دلاویز بود

از پی بنویسم ز عشقت من قصیده                    وای بر من تحریر کتب بی تو چه دلگیر بود

 

حالیا مصلحت وقت در آن میبینم                      که بیایم ز برت خوشه ای از گل چینم

تا به صبح از شفق موی سیاهت گویم                زین پس بکنم دعا که رویت بینم


باشد که این تحفه را قبول کنی ای زیبا روی من

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۸:۲۴
محمود علیمحمدی